زندگینامه ماموستا هه ژار
همان ایام بر اثر ابتلاء به بیمارى سل (در سال 1948 م.) براى معالجه راهى لبنان شد و در بیمارستان مسلولین واقع در جبل لبنان بسترى گردید. دو سال و اندى در بیمارستان ماند تا رفته رفته حالش رو به بهبود گذاشت. به هنگام بازگشت از لبنان، مدتى در منزل یكى از اكراد سوریه ماند و در آنجا ضمن فراگیرى لهجه كردى كرمانجى، اقدام به برگردانیدن كتاب مهموزین اثر شاعر كرد، احمد خانى، به لهجهى سورانى نمود. «ههژار» پس از اقامت دو ساله در سوریه راهى مصر شد. از آنجا به شوروى رفت و در باكو به عضویت در آكادمى علوم آذربایجان شوروى درآمد و بخشى از سرودهها و اشعارش به تركى در آن دیار انتشار یافت. پس از مدتى اقامت در شوروى از راه بلغارستان بار دیگر به كردستان عراق بازگشت و تا زمان كودتاى ژنرال عبدالكریم قاسم در سال 1958 م. وى همچنان در بغداد به حرفهى عكاسى مشغول بود. پس از كودتاى قاسم و برگشت مصطفى بارزانى، «ههژار» به وى پیوست و به جنگ با عراق پرداخت. از سال 1971 م. كه قرارداد متاركهى جنگ بین عراق و رهبرى جنبش كرد به امضا رسیده «ههژار» به بغداد برگشت و به عضویت در آكادمى علوم كرد درآمد و به خدمات ادبى و فرهنگى پرداخت. دوران آسایش «ههژار» چندان طولانى نبود. آتش جنگى دیگر شعلهور شد «ههژار» دیگر بار با بارزانى همراه شد و سرانجام پس از حوادث سال 1975 م. با بارزانى به ایران بازگشت و در عظیمیهى كرج ساكن گردید. «ههژار» با استاد «هیمن» در ایجاد و تأسیس مركز نشر فرهنگ و ادب كرد، انتشارات صلاحالدین ایوبى و نشر مجلهى كردى «سوره» فعالیت داشت. برخى از آثار عبدالرحمان شرفكندى به این شرح هستند: بوكوردستان (به راه كردستان، دیوان شعر)؛ آله كوك (دیوان شعر)؛ به تى سه ره مهر، خه بیامى (ترجمه رباعیات حكیم عمر خیام به كردى)؛ شهرح دیوان مه لاى جزیرى (تفسیر اشعار دیوان ملا جزیرى به شیوه سورانى)؛ شماره قنامهى كوردى(ترجمه شرفنامه بدلیسى به كردى)؛ مهموزین خانى (برگردان كتاب شعر مهموزین احمد خانى به كردى سورانى)؛ هوزى له بیروكراوى گاوان (عشیره فراموش شده گاوان، ترجمه از عربى به كردى)؛ قانون ابن سینا(در شش جلد، ترجمه از عربى به فارسى)؛ عیرفان به راهبهرى ثازادى (ترجمهى عرفان در مقابل آزادى از دكتر على شریعتى)؛ دایه باوه كى خراوه، فه رهه رنگى فارسى به كوردى (ترجمهى فرهنگ دو جلدى عمید)؛ فه رهه نگى كوردى به فارسى (فرهنگ كردى- فارسى در دو جلد)؛ وشهى كوردى له عه ره بى دا (لغات كردى در زبان عربى)؛ ثاله كوك (منتشره از سوى انجمن فرهنگى شوروى)؛ منظومهى سهرهمهر (به تقلید سگ و مهتاب، چاپ سوریه 1957- م.)؛ ترجمهى تاریخ سلیمانیه (از عربى به فارسى)؛ ترجمهى روابط فرهنگى مصر و ایران (از عربى به فارسى)؛ ترجمهى یك در كنار صفرهاى بىپایان (تألیف دكتر على شریعتى، از فارسى به كردى)؛ ترجمهى پدر مادر ما متهیم (تألیف دكتر شریعتى، از فارسى به كردى)؛ ترجمهى آرى این چنین بود برادر (تألیف دكتر شریعتى، از فارسى به كردى). از وى چند اثر چاپ نشده نیز باقى مانده است، مانند: ترجمهى قرآن به زبان كردى، ترجمهى تاریخ اردلان به كردى، نامداران كرد و خاطرات او. عبدالرحمان شرفكندى سرانجام درتقریبا هفتاد سالگى در تاریخ اول اسفند 1369 در كرج درگذشت. پیكر وى در گورستان «بداق سلطان» شهر مهاباد در كنار استاد هیمن به خاك سپرده شد.
آثار او
فارسی
- روابط فرهنگی ایران و مصر
- ترجمه قانون در طب اثر پورسینا
- ترجمه آثارالبلاد و اخبارالعباد زکریا قزوینی از عربی به فارسی
- فرهنگ کردی به کردی فارسی ههنبانه بورینه
- تاریخ سلیمانیه
کردی
- چێشتی مجیور(شلم شوربا)
- ئاڵه کۆک (برگ سبز)
- بهیتی سهره مهر
- مهم و زین (ترجمه مم و زین از کرمانجی به سورانی)
- بۆ کوردستان
- شهرهفنامه (ترجمه شرفنامه بدلیسی از فارسی به کردی)
- چوارینه کانی خه یام (ترجمه رباعیات خیام به کردی سورانی)
- هۆزی گاوان
- مێژووی ئهردهڵان (تاریخ خاندان اردلان)
- یه ک له په نای خاڵ و سیفری بێ برانه وه
- دایه،باوه،کێ خراوه؟
- شه رحی دیوانی مه لای جزیری (شرح دیوان ملای جزیری)
- قورئانی پیرۆز به کوردی (ترجمه قرآن به کردی)
- بیره وه ریه کانی ژیانی
دیوانی شیخ جه زیری و چند اثر دیگر.
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 20:46 توسط نیاز
|