قاله مه ره،استاد نی نوازی کوردستان

قاله مه ره،استاد نی نوازی کوردستان

 

کاک قادر عبدالله‌زاده، ملقب به‌ «قاله ‌مه‌ره»، یکی از نوازندگان مشهور شمشال (نوعی نی سنتی) در کردستان و اهل روستای کولیجه بوکان بود.

او در بیش از ۲۰ کشور جهان به اجرای موسیقی پرداخته و یکی از بزرگترین نوازندگان مقامی ایران بود.

 بیوگرافی

 

کاک قادر از خانواده‌ای فقیر در اطراف بوکان متولد شد. از کودکی به کار کشاورزی و چوپانی پرداخته است. به گفته خودش از کودکی با شمشال همدم بوده است و چون مردم دوست و به هنری که داشته علاقه زیادی داشته است هر جا و هر شهر و هر کوهساری و برای هر کسی شمشال می نواخته است. و مردم نیز بدان اهمیت می‌دادند و وی را مورد احترام قرار می‌دادند. تنها راه کسب درآمدش هم نی زنی است و از این راه امرار معاش می‌کند.


 

 

ادامه نوشته

مسجد سنگي اورامان در دامان کوه‌هاي کردستان

مسجد سنگي اورامان در دامان کوه‌هاي کردستان


 

مسجد سنگي اورامان تخت در دامنه کوه هاي شاهو در استان کردستان واقع است.

 مسجدي سنگي در روستاي اورامان تخت در دامنه کوه‌هاي شاهو در استان کردستان در چهار طبقه ساخته شده است.

نماي بيروني مسجد در مرکز خانه هاي روستايي اورامان تخت همچون دژي سنگي به نظر مي آيد .

در و پنجره‌هاي مسجد از چوب گردو و با رنگ و لعاب ويژه اين مناطق با دستان هنرمند استادکار بومي اين ناحيه ساخته شده است.

در ورودي مسجد به نام مبارک محمّد (ص) مزين است و در آستانه ورود به اين مکان مقدس، فضاي متبرکي ايجاد مي کند.

درون مسجد 14 ستون سنگي قرار دارد که با چوب گردو روکش شده اند و نقش برجسته هايي به صورت اسليم بر آنان کنده شده است.

چهار سوي ديوار بالکن مسجد با چوب گردو اسماء متبرک الهي منبت کاري شده و به صورت زيبايي با تزئين خاص قرار گرفته است.

سقف مسجد نيز به نام زيباي الله جل جلاله و پيامبر رحمت با رنگ هاي سبز و سفيد که ردي از رنگ طلايي از دل آن گذشته، مزين شده است.

معرفی یک پل تاریخی در سردشت

معرفی یک پل تاریخی در سردشت

 

پل قلاتاسیان:

 

این پل در مسیر جاده پیرانشهر به سردشت و در مسیر فرعی روستای ببی آوا به سپیدار قرار رگفته است . این پل در شهرستان سردشت بر سر راه قدیمی سیرآباد به مهاباد در قسمت شمالی رودخانه زاب کوچک ساخته شده است . احتمالاً نام این پل از نام قلعه ای بنام قلعه « تاسیان » که مربوط به دوره ساسانی می باشد و بقایای آن هنوز هم در قسمت شمالی این پل و به فاصله کمی از آن قرار گرفته مشتق شده است . تاریخ ساخت بنا ( پل ) احتمالاً مربوط به دوران قبل از اسلام می باشد . طول پل 55 متر و عرض آن در قسمت پایین 10 متر و در قسمت فوقانی 5/4 متر و ارتفاع آن 10 متر است . صخره ای بودن بستر رودخانه و وجود صخره های طبیعی مانع از انجام عملیات پی سازی در این پل شده است و پایه ها را بدون پی سازی مستقیم روی صخره ها سوار کرده اند . طول پل تقریباً شمالی ـ جنوبی است و دارای 5 پایه است که به استثنای یکی از پایه ها  ( ستون ها ) که از لاشه سنگ و ملات ساروج است بقیه ستونها را سنگ های طبیعی رودخانه تشکیل می دهند . سطح گذر پل که جدیداً ساخته شده است از آهن و چب می باشد ( تعویض عناصر سازه ای ) و همچنین تعویض مصالح و ملات بکار رفته در ساختمان پل با سیمان از جمله تغییرات ایجاد شده در این پل می باشد .

 

به جز پل قال تاسیان دو قلعه به نامهای قلعه رش و قلعه ربط و حمام قدیمی سردشت و گورستان گومان گرد از دیگر آثار قدمت دار سردشت میباشد .  

در این شهرستان، علاوه بر موارد فوق تپه‌های تاریخی ذیل نیز قابل اشاره می‌باشد.

تپه باغ، تپه مامه زینه، تپه بشاسب، تپه کچل آوه، تپه نلاس، تپه مأمن آوا، تپه گرد اسکندر، تپه کانی قلاتی، تپه خرپات، تپه باسکه کول، تپه گرد شغل، تپه بیوران سفلی، تپه گرد خاصکان، تپه قمطره، تپه ربط...

معرفی کتیبه‌ی کیله‌شین

معرفی کتیبه‌ی کیله‌شین


منطقه باستانی اشنویه آثار متعدد تاریخی را در خود جای داده و بخشی از تاریخ تمدن ایران باستان مدیون آثاری است که در این منطقه پیدا شده است و هم اکنون بقایای آثار و تپه‌های متعددی که هر کدام نشان از تمدن پیشرفته جهان کهن را در سینه دارند در این خطه به جای مانده است. باستان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که این ستون ماندگار تاریخی در سال 814 قبل از میلاد به دست ایشپوینی پادشاه اورارتو در این محل نصب شده است.
مرحوم نصرت‌الله مشکوتی در فهرست بناهای تاریخی ایشپوینی را به اورارتو نسبت می‌دهد. در حالی که در متن کتیبه اسمی از اورارتو برده نشده است و از شاه تاتیری سخن می‌گوید اگر نائیری را با نهری امروزی که منطقه‌ای در همان حوالی کتیبه است بدانیم امپراطوری نهری به زمانهای بسیار دور می‌رسد.

معنی لغوی کیله‌شین
کلاشین استوار سنگ بنای تاریخ - کلاشین نام خود را از دو واژه کردی "کله به معنای سنگ قبر و شین به معنای آبی یا کبود" گرفته است لغت کل به معنای «به معنای سنگ قبر» در میان مسلمانان معنی خاصی دارد و آن عبارت است از سنگ کوچکی به صورت مکعب مستطیل یا استوانه که در کنار قبر یا در بالای سر اموات نصب می‌نمایند.

ادامه نوشته

كليساي مار سركيس اروميه

كليساي مار سركيس اروميه

 

اين كليسا در دامنه كوه سير ، در روستايي به همين نام ، در حومه جنوب غربي اروميه واقع شده است . اين بنا با توجه به شيوه معماري و بنا بر روايت هاي مورخان آشوري بنايي است متعلق به دوره ساساني كه در زمان خسرو پرويز به مناسبت غلبه ايران بر روميان به دستور همسر خسرو پرويز ساخته شده است . كليساي مار سركيس پلاني مستطيل شكل به ابعاد 5/16 در 5/10 متر دارد و تمام مصالح به كار رفته در آن سنگ است . پلان بنا كشيدگي شرقي _ غربي دارد و ورودي بنا در ضلع جنوبي واقع شده است . از اين ورودي مي توان به تالار نيايش راه يافت . اين تالار پلاني به ابعاد 5/9 در 5/4 متر دارد و سقف رفيعي به ارتفاع 7 متر با قوس مازه دار دارد و با مصالح سنگ بر روي ديوار هاي قطور سنگي ساخته شده است . محراب كليسا با سه پله اختلاف سطح در ضلع شرقي تالار قرار گرفته و در پشت محراب نيز اتاقكي واقع شده كه دسترسي به آن از تالار امكان پذير است . تالار دوم كليسا كه از طريق تالار اول مي توان به آن دسترسي داشت ،‌به موازات تالار قبلي و به ابعاد 5/9 در 3 متر با همان پوشش سقف بنا شده است .


 

ادامه نوشته

مسجد جامع مهاباد

مسجد جامع مهاباد

مسجد جامع مهاباد در خيابان حافظ اين شهرستان قرار دارد. اين مسجد در گذشته در بافت قديمي شهر قرار داشت. در حال حاضر اين بافت تغييرات عمده اي يافته است.

ادامه نوشته

تپه ی باستانی زیویه سقز

تپه ی باستانی زیویه سقز

قلعه باستانی زیویه به فاصله ۵۵ كیلومتری جنوب شرق شهرستان سقز و در شمال روستایی موسوم به همین نام واقع شده است. قلعه زیویه یكی از قلعه های باستانی استان كوردستان است كه در سال ۱۹۴۷ كشف شد.

این قلعه بر روی تپه ای بنا شده كه بر نواحی پیرامون آن مشرف بوده و تسلط كامل داشته است كه امروزه از نظر گردشگری نیز چشم انداز بسیار زیبایی دارد.

زیویه هم از نظر معماری و هم از نظر آثار هنری یكی از شاخص ترین مكان های دوره تاریخی محسوب می شود و احتمالاً مربوط به اقوام ماننایی است كه ۲۷۰۰ سال پیش می زیسته اند و محل حكومت آنها شمال غرب ایران بوده است.

ادامه نوشته

شیعر

آسان تماشاگر سبقت ثانيه هاييم ؛ و به عبورشان ميخنديم!
چه آسان لحظه ها را بکام هم تلخ ميکنيم ، و چه أرزان به أخمى ميفروشيم لذت با هم بودن را!
و چه زود دير ميشود و نميدانيم که شايد فردايى نباشد!

شیعر


پنجره "وا" میشود...

پنجره "بسته" میشود...

پنجره... "وابسته" میشود...!

طویطی

بچه گی ها عاشق طویطی و این اسبا بودم.یادش بخیر

مرتفع ترین کوه کوردستان

مرتفع ترین کوه کوردستان

 

کوه چهل چشمه با ارتفاع 2137 متر از سطح آبهای آزاد به عنوان مرتفع ترین کوه استان کردستان شناخته می شود . این کوه در 53 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان سقز قرار گرفته است و در سمت جنوب شرقی آن شهرستان دیواندره و در جنوب غربی چهل چشمه شهرستان مریوان قرار دارد .

از روستاهای اطراف چهل چشمه می توان به ، اسحاق آباد ، بست ، کا نعمت ، سوله ، نرگسله و درهوان اشاره نمود .از مسیرهای معمول برای فتح این کوه می توان به سه مسیر ، اسحاق آباد ، بست و درهوان اشاره نمود .


لازم به ذکر است که در نزدیکی روستای بست یک پناهگاه جهت استفاده کوهنوردان احداث گردیده است.

این منطقه از برفگیر ترین و سردسیر ترین مناطق کردستان به حساب می اید و در تمام طول سال شاهد وجود برف در منطقه هستیم .

این مجموعه عظیم کوهستانی صدها گونه ي گياهي دارويي بي نظير را در خود جاي داده است ازجمله: سولان ياگل پامچال، كاشمه، لووشه، پسل يا كول، سموور، ريواس، مني ، سووره بنه، گوني، كنيوال، پيچك، برزا، سنوبر، قيتران، بنفشه، سالمه و ... بي نظرترين مجموعه ي گل وگياه رادر ايران به وجود آورده است .

از رودخانه های بسیار مهم این منطقه می توان به قزل اوزن که به سفید رود می ریز و یکی از شاخه های سیروان که به دریای عمان می ریزد و همچنین رودخانه خورخوره که به سد بوکان می ریزد می توان اشاره کرد .

مجموعه ي كوههاي چهل چشمه شامل حدود بيست قله ي ديگر مي باشد از جمله شاه نشين در چهل چشمه ، دالاش ،دوبرار،كوه سلطان، كوه باينچوب،كوه افراسياب، كوه كاني ميران، كوه هزار ميرگ، باشورتي وكوه كل كوژ با ارتفاعات گوناگون. خود قله‌ي چهل چشمه يا شاه نشين داراي يالهاي متعددي مي باشد، ازجمله:كل با، يا يال مله كه وه، يال كاني زليخا يا قولي زليخا، يال گاوه لال، يال برده قبله، يال شاه نشين، يال كال كالي، يال دلو، يال ئه ستيره ره ش(حوض سياه).


در تمام جبهه های این منطقه چشمه های فراوانی وجود که که معروفترین و پر آبترین چشمه آن کانی چاو ره ش نام دارد که در ضلع جنوب شرقی آن قرار دارد .

از ییلاق های چهل چشمه ی می توان از ييلاق قولنگ احمد خدر در منطقه ي شمال شرق ديواندره ، ييلاق ميكائيل كویره ، هوار يا ييلاق كاني چاوره‌ش ،ييلاق جمين ،ييلاق كاني زليخا و در آخر ییلاق مصطفي خان نام برد . دراین مجموعه به دلیل مسیرهای پر شیب و دره های بهمن گیر ان در زمستان بسیار خطرناک می باشد و جهت صعود به آن باید حتما از راهنماها و کوهنوردان آشنا به مسیر منطقه استفاده نمود .

از جانداران این منطقه می توان به خرس ، گرگ ، روباه ، خرگوش ، کبک کوهی ، مارهای فراوان و گراز اشاره نمود .

طولانی ترین رود کوردستان

طولانی ترین رود کوردستان

 

سیروان مهم‌ترین و معروفترین رودخانه ناحیه هورامان در کوردستان است و مسیر نسبتاً طولانی و پرپیچ‌وخمی دارد. این رودخانه در بخش غربی و شمال غربی اورامان قرار گرفته‌است و منطقه اورامان را به دو بخش تقسیم نموده‌است.

این رودخانه از بخش رزاب و مریوان در کردستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از شمال غربی اورامانات، دوآب و شمال هرتا، رودخانه‌های ژاد رود، قشلاق رود، لیله، لوشه، زمکان، دشت حر به آن پیوسته و سپس وارد کشور عراق می‌شود.

سیروان را آب سیروان نیز می‌نامند. آب سیروان از به هم پیوستن دو رودخانه قشلاق و گاوه‌رود پدید می‌آید. سیروان پس از طی مسیری در میان دره کوه‌های کوچک‌خرمال، شاهو، و سالان وارد کردستان عراق شده و به دریاچه سد دربند خان می‌ریزد.


روستای بل بر (هورامان)

روستای بل بر (هورامان)

 

روسـتای بلـبرهمچـون دیگر روسـتاهای هورامان سابقـه ی دیریـنه ای دارد بلبـر یك واژه یونانی است كه«بل» به معنی "خدای آبها" می آید ، بلبر روی هم رفته به معنی «جلوی آب»است  ، تاریخ نویسان و ریش سفیدان روســتا،  سابقه بلبـر را صدها سال قـبل از میلاد حضرت مسیح می دانند .

 اوّلین كسانی كه به روستای بلبر آمده اند واز پایه گذاران روسـتا به حساب آمده ند ، دو برادر بوده اند كه یكی ازآنها ، فرزندان زیادی داشته است  ولی دیگری از نعمت فرزند بی بهره بوده است ، این دو برادر خیــلی باهم صمیــمی و مهربــان بوده اند ، در وقت كوبیــدن خرمن هایشان از كاه ها و گندم های خود روی خرمــن های دیگری گذاشته اند و این دو برادر به كاه كوب مشهور بوده اند ، هنوز هم اسمشان بر سر زبان ها باقـی است ، از نسل این دو برادر طایفه ای هنوز هم وجود دارد كه به نام « كاكوا» شهرت یافته اند .

چشمه بل در دره رود سيروان

چشمه بل در دره رود سيروان

 

اين چشمه كه در محل و زبان كردي به نام كاني بل معروف است و احتمالا نام خود را از خداي آب بابليان باستان كه بل نام داشت گرفته است، در دو كيلومتري هجيج و در فاصله كمي از رودخانه سيروان واقع شده و آب آن پس از خروج از دل كوه، تشكيل آبشاري پر خروش داده و به رودخانه ميريزد. محل خروج آب اين چشمه از دل كوه شباهت بسياري به دهانه يك غار كه به علت ريزش مسدود شده باشد دارد.

در گذشته استفاده از آب اين چشمه عليرغم گوارايي و پر آبي آن (در بهار سالهاي پر آب تا ۴۰۰۰ ليتر در ثانيه)، به علت فاصله كم آن با رودخانه سيروان مقدور نبوده و تنها به ساخت آسيابي بر آن خلاصه ميشد ولي در سالهاي اخير ۳ واحد توليد آب معدني و يك مزرعه پرورش ماهيان سردآبي با استفاده از آب آن احداث شده اند. همچنين طرحي براي انتقال آب اين چشمه براي مصارف آشاميدني روستاهاي اطراف در دست بررسي ميباشد. متاسفانه تغييرات و تاسيسات ايجاد شده براي برداشت آب اين چشمه در اوج بي سليقگي بوده و نماي آن را به شدت مخدوش نموده است كه لازم است مسئولان دست اندر كار نسبت به اصلاح آن اقدام نمايند. براي مقايسه اين موضوع عكسي قديمي تر از اين چشمه را نيز در اينجا قرار ميدهم

تاریخ

استان کوردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به «اوراتو»، در غرب به «آشور» و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی می شد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده می شد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن دست نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارس ها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته می شد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «کوردستان» نامیده می شد. در زمان حکومت اردلان «کوردستان»، کوردستان اردلان نامیده می شد، به این دلیل که دولت سلسله اردلان بر این ناحیه حکومت می کرد. ناحیه استان کردستان در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه ، گروس، الکا، زرین کمر، تقامین، خورخوره، جوان رود اورامان الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب می شدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹،ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور(کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهکیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.

آواز های کهن

آواز های کهن
 

کوردهای «سورانی» برای خود نوع ویژه‌ای از موسیقی دارند که به آنها «گورانی» می‌گویند که این نوع ترانه‌ها در میان کوردهای اطرف شهرستان ارومیه و کوردهای ترکیه (شمال) «لاوژه» گفته می‌شود و این نوع گورانی‌ها ریتمی به نام «قه‌تار» دارند که پژوهشگران براین باورند ریشه این واژه‌ از واژه‌ زرتشتی «گاتا» گرفته‌شده که در اوایل، مربوط به یک سری نیایش‌ها و مراسم مذهبی بوده‌است. دومین نوع این موسیقی «هوره» نام دارد که مختص زبان کوردی کلهری بوده و در جنوب کوردستان و منطقه کرمانشاه خوانده می‌شود در ابتدا ترانه‌های ویژه‌ای در حمد و نیایش «اهورامزدا» بود و این واژه نیز ریشه زرتشتی دارد که برای نیایش‌های مذهبی آن زمان کردها که زرتشتی بودند، سروده شده‌اند. این آواز یک مقام بسیار زیباست که سوگ، ماتم، غریبی و عزاداری را به شیوه‌های ملیح و متین به گوش شنونده می‌رساند. اعتقاد موسیقیدانان این است که هوره همان ستایش اهورامزدا بوده و کوردها که پیروان آیین زرتشت بوده‌اند، با اهورامزدا شروع به خواندن می‌کنند. این آواز در کرمانشاه، ایلام، لرستان، سرپل ذهاب، اسلام اباد، کرند غرب، گیلان غرب، هرسین، ماهیدشت و سنقر و کلیایی نواخته می‌شود. بعضی از آوازها و مقام‌های کوردی مانند سیاه چمانه و هوره در موسیقی کوردی وجود دارند که در داخل دستگاه‌های موسیقی ایرانی جای نمی‌گیرند و یک دستگاه خاص را می‌طلبند. علت مصونیت این آوازها از موسیقی ایرانی این است که; این مقام‌ها و آوازها بازمانده موسیقی غنی گاتای آیین زرتشت و هجای این شعر نیز در ردیف‌های عروضی جای نمی‌گیرد و جغرافیای سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپری از این آوازها دفاع کرده است.

معرفی كلیساها و بازارهای تاریخی استان كوردستان

معرفی كلیساها و بازارهای تاریخی استان كوردستان
 

كلیسای سنندج

این بنا در ضلع غربی خیابان نمكی و در محله قدیمی " آقازمان" كه محله ای مسیحی نشین است قرار دارد. اواخر صفویه در زمان حكومت شاه عباس دوم ، هنگامی كه ارامنه توسط دولت عثمانی به ایران تبعید شدند، گروهی از آنها در شهر سنندج ساكن و احتمالاً درهمان زمان به ساخت كلیسا اقدام نمودند.

شیوه ساخت و نوع معماری كلیسای سنندج تحت تأثیر معماری سبك اصفهانی است و تلفیقی از نماسازی سبك بومی مانند طاق نما و ستون نمای آجری در آن به كار رفته كه به فرم مشعل در بخش فوقانی به صورت سه تركی آجر كاری شده است. خطوط عمودی در نمای بیرونی ساختمان تاكید بر ارتفاع كلیساست.

در گل دسته ناقوس كلیسا كاشی ها و گره چینی قابل ملاحظه است. حجاری سنگ های سر در ورودی كه دارای نقش گل لوتوس و ترنج است، كار استادان سنندجی است. این كلیسا دارای قناتی فعال است و آب نمای زیبایی نیز در داخل حیاط آن در ضلع جنوبی دیده می شود.

بازار

بازار قدیمی سنندج

شهر سنندج دارای دو بازار بزرگ و عمده است كه یكی از آنها به بازار قدیمی شهرت دارد. محوطه این بازار به شكل یك مستطیل بزرگ است و با بیشتر بازارهای ایرانی كه به صورت خطی شكل گرفته اند، تفاوت دارد. این بازار با الهام از بازار پیرامون میدان نقش جهان اصفهان ساخته شده است.

در وسط این بازار سراهای مختلفی قرار داشت كه در اثر خیابان كشی در اوایل حكومت پهلوی از بین رفت و بازار به دو بخش تقسیم شد. بخش شمالی خیابان را بازار "سنندجی" و قسمت جنوبی را بازار"آصف" می نامند. از چهار دروازه قدیمی بازار سنندج ، اكنون سه دروازه در مدخل ورودی قدیمی باقی مانده است.

تاریخ ساخت بازار سنندج به زمان " سلیمان خان اردلان" در سال1046هـ.ق باز می گردد. دراین تاریخ سلیمان خان از طرف شاهان صفوی به عنوان والی كردستان منسوب و سنندج به عنوان مركز ایالت كردستان انتخاب شده بود. این بازار و قلعه حكومتی (دژسنه) هم زمان ساخته شده اند.

سقف راسته بازار به صورت طاق و گنبد ساخته شده و سقف حجره ها نیز به صورت طاق اجرا شده است. مصالح به كار رفته در بازار بیشتر سنگ، خشت و آجر است.

بازار سرتپوله سنندج

یكی از بازارهای سنندج به نام بازار " سرتپوله" درمحله ای به همین نام واقع است. این بازار از خیابان شهدا آغاز و به ابتدای بازار مستطیل شكل قدیمی متصل می شود. بازار سر تپوله در مسیر راه قدیمی مریوان و سقز به كردستان عراق كه هنوز بقایای آن موجود است، شكل گرفته . این بازار در گذشته در مسیر راه كاروان رو برای رسیدن به بازار اصلی سنندج قرار داشت. گذر اصلی بازار فاقد سقف و دارای حجره ها و مغازه هایی از حرفه های مختلف است. اگر چه امروزه این بازار از رونق گذشته برخوردار نیست، ولی همچنان به حیات خود ادامه می دهد.

بازار بیجار

بازار بیجار در مركز این شهر واقع شده و از بقایای بافت قدیمی شهر بیجار به حساب می آید. این بازار شامل یك راسته طولانی شمالی – جنوبی، تیمچه ای به نام " حاج شهباز" و سرایی به نام سرای " امیر تومان " است. امروزه تنها شانزده باب حجره از معماری قدیم بازار در دو طرف راسته اصلی باقی مانده و بقیه حجره ها و راسته ها تغییر كرده است. در پوشش مغازه ها از طاق استفاده شده است.

موقعیت جغرافیایی بیجار كه بر سر راه كردستان و آذربایجان قرار دارد، موجب وسعت و گستردگی خاص این بازار شده است. در گذشته نیز این بازار به دلیل قرار گرفتن در مسیر كاروان های تجاری از رونق درخور توجهی برخوردار بود.

تاریخ دقیق ساخت بازار بیجار مشخص نیست ولی با توجه به نوع معماری و بقایای وضعیت موجود آن ، به نظر می رسد كه احتمالاً در دوره قاجار ساخته شده باشد.

تیمچه حاج شهباز:

در ضلع شرقی راسته بازار بزرگ بیجار، تیمچه ای زیبا قرار دارد كه به نام تیمچه "حاج شهباز" معروف است. این تیمچه دارای یك فضای سرپوشیده مركزی است كه حجره هایی در پیرامون آن شكل گرفته است.ویژگی معماری این تیمچه در نوع قوس ها و كاربندی هایی است كه در سقف آن اجرا شده است. همچنین نورگیرهای آن در سقف و در تركیب با كاربندی ها، تصویری زیبا پدید آورده كه نشان گر تفكر و ذوق بالا و قابل توجه است.

سرای امیر تومان

: در ضلع غربی بازار بیجار سرایی قدیمی وجود دارد كه در زبان محلی به تیمچه "امیر تومان" معروف است. این سرا به علت مجاورت با پاركی كوچك، از موقعیت مناسبی در شهر بیجار برخوردار است.سرای امیر تومان دارای یك حیاط مركزی با حجره هایی در پیرامون است . محوطه آن به شكل هشت و نیم هشت است و در یك طبقه با مصالح خشت، آجر و سنگ ساخته شده . این سرا در گذشته  به عنوان مكان تجاری قابل توجهی در كنار بازار قدیمی بیجار مطرح بود.این بنا هم احتمالاً در دوره قاجار ساخته شده است.

بازار قدیمی سقز

از بازار اصلی و قدیمی شهر سقز آثار زیادی بر جای نمانده است و تنها آثار به جای مانده شامل بقایای راسته های آن است كه در طی چند دهه گذشته به كلی از نظر معماری دگرگون شده است. با توجه به آثار به جای مانده از كاروانسرای " تاجوانشیر" در كنار این بازار، می توان به اهمیت بازار سقز در گذشته پی برد

اسرار كتيبه هيراتيك بيجار

اسرار كتيبه هيراتيك بيجار
 

بعد از گذشت 6000 سال، اسرار كتيبه هيراتيك (نيمه تصويري) دره پادشاهان بيجار كوردستان
همچنان ناشناخته باقي مانده است.
در فاصله 45 كيلومتري شمال شهر بيجار روستايي به نام قمچقاي وجود دارد كه رودخانه بسيار زيبايي در آن جاري است. دره اين رودخانه به دره پادشاهان معروف است. زيرا علاوه بر طبيعت بكرو جالب آن وادشتن حيات وحش فراوان، سه اثر مهم تاريخي را در دل خود جاي داده است. اين سه اثر عبارتند از: 1ـ قلعه باستاني قمچقاني / 2ـ امام زاده مهرابعلي / 3ـ كتيبه هيراتيك( نيمه تصويري) دره هفت آسياب
1ـ قلعه باستاني قمچقاني: اين قلعه به مساحت 5000 مترمربع برفراز كوهي در كنار رودخانه واقع شده است و فقط يك راه ورودي در قسمت شمالي دارد كه فوق العاده صعب العبور است.
دور تا دور آن را تخته سنگهاي بزرگ و دره هاي مخوف و عميقي فرا گرفته اند. قلعه داراي يك تونل مخفي با زاويه اي 45 درجه است كه در دل سنگ كنده شده و پس از طي 40 پله به زير كوه راه پيدا مي كند. طبق نظر كارشناسان قدمت قلعه به بيش از 6000 سال مي رسد.
دكتر يوهانس اكسنر كه در اوايل دهه 1330 شمسي از قلعه ديدن كرده مي نويسد:
«بعضي از حجاري ها از جمله تونل قلعه عجيب تر از تونل هاي اهرام مصر است»
اصطبل در قسمت غربي و خارج از بناي اصلي قرار دارد و راهي مالرو آن را به كف رودخانه وصل مي كند.
در بستر رودخانه ديوار عظيمي دور محوطه را پوشانيده و راه عبور به بالا را مسدود كرده است. در بالاي قلعه و اطراف آن سنگهاي لاشه و حجاري شده، آجر، كاشي، انواع سفال، استخوان و... به وفور يافت مي شود مشخص مي شود قلعه در ادوار مختلف تاريخ تا دوران حسن صباح مورد استفاده بوده و سپس رو به ويراني نهاده است.
2ـ امام زاده مهرابعلي : از زمان احداث اوليه بنا اطلاع دقيقي در دست نيست ولي با توجه به شكل فندانسيون و مصالح پي كه از سنگ ميباشد به نظر ميرسد قدمت آن به قبل از اسلام برسد.
اصل بنا استوانه اي شكل است و داراي چهار درب مي باشد كه هر كدام به سمتي از چهار جهت اصلي باز مي شده است و در كنار هر درب دو پنجره داشته كه در حال حاضر فقط درب جنوبي آن باز مي باشد. بناي امام زاده در قديك چندبار مرمت شده و با توجه به نوع مصالح و سبك معماري به نظر مي رسد كه آخرين بار در زمان ايلخانان مرمت كلي شده و گنبدي آجري روي بنا احداث گرديده و جاي مخروطي و سنگي سابق را گرفته است.
متاسفانه بناهاي ناهمگون ديگري كه بعدها پيرامون ساختمان اصلي ساخته شده اند، شكل واقعي آن را كاملا پوشش داده اند اما نتوانسته اند بناي اصلي استوانه اي آن را حفظ كنند ولي گنبد بنا ريزش كرده است.
3ـ كتيبه هيراتيك (نيمه تصويري) دره هفت آسياب: اين كتيبه در ارتفاع 10 متري كف دره هفت آسياب بر روي سنگي نه چندان سخت و رو به مشرق كنده شده است و قدمت آن به بيش از 6000 سال قبل مي رسد. استاد محمد كردواني كه در سال 1356 از منطقه ديدن كرده مي نويسد:
« وجود تمدن هزاره چهارم قبل از ميلاد در اين محل باعث اعجاب و شگفتي است و بودن كتيبه هيراتيك گواه بر فرهنگ بسيار مترقي اين قوم است».
گذشت زمان در چين و شكنهاي اين كتيبه به خوبي نمايان است. گر چه به مرور زمان ترك برداشته و قسمتهايي از آن ريزش كرده، ولي اولين چيزي كه به نظر مي رسد پنج سطر علائم و نشانه هايي است كه در ميان آنها چيزهايي مانند تاج، خورشيد، دف، پروانه، علائم موسيقي، پرچم، نيم دايره، مثلث، لوزي، بادبادك، پله و... را ميتوان تقريبا حس كرد اينها واقعاً چه هستند و چه پيامي دارند؟
محققان عقيده دارند مراحل تكامل خط به چهار قسمت تقسيم مي شود: 1ـ تصويري (pictorial) 2ـ صوتي (pNoNic) 3ـ هجايي (cilABery) 4ـ الفبايي (AlpHABEtic)، ولي انگار نوشته دره هفت آسياب روستاي قمچقاي بيجار در هيچكدام از اين تقسيم بنديها نمي گنجد و متاسفانه تا به حال هيچ تحقيقي از طرف افراد صاحب نظر و يا مجامع علمي داخلي و يا خارجي روي آن صورت نگرفته اسن و يكي از ارزشمندترين و قديمي ترين كتيبه هاي تاريخي جهان و آثار باستاني اطراف آن در شرف نابودي كامل قرار دارد.
آيا زمان آن نرسيده كه به هويت و فرهنگ و تمدن خود بهاء دهيم و آن را به جهان و جهانيان معرفي كنيم؟

شعر

دنياي اين روزهاي من ...

گوشهايم را مي ببندم نميخواهم صداي تيك تيك ساعت گذر ثانيه ها را به رخم بكشد ، كه ميخواهم در سكوت و سكوني سبز از لحظه هاي ناب بودن سرشار شوم و به روياهاي روزهاي نيامده فردا بنگرم .

ميخواهم طرحي در اندازم كه وسعت باورهايم در قامت اش بگنجد

چشمهايم را در زير يلك هايم پنهان ميكنم نميخواهم مكان را تصوير كنم در ذهنم ، تنها به درونم  مينگرم به هر انچه هستم و بايد باشم.

دوري...!

از چه ؟ از كي؟ از كجا؟

ميخواهم به خودم نزديك باشم، به باورهايم ميخواهم خودم باشم و با جعبه كوچك رنگين كمانم روياهايم را رنگ بزنم.

فاصله...!

فاصله چيست جز تعبير ما از مكان و زمان مان!

دلهايمان نزديك باشد همه جا هستم من فاصله ها را با قلبم ميشكافم و مر آنجا كه دلم باشم قدم ميگذارم بي ترديد .

تنها ميخواهم باشم ، هميشه باشم، خودم باشم .ميخواهم روياهايم را سبز كنم در بستر ارام زمان و گاه در تلاطم شيرين درياي زندگي.

اين منم زني در استانه فصلي نو...

سه‌فه‌رێک...

سه‌فه‌رێک...

کاتێک من و سه‌فه‌ر هاوڕێ بوین...

سه‌فه‌رێکی  کورت  و به قه‌ت ژینی من درێژ...

سه‌فه‌رێکی سه‌ر شێت و پڕ له هاواری نه بیسراو...

سه‌فه‌رێکی پر له ئاوارگی.! کاتی، خۆی به چاودێرێکی چاو تینوو، ده نواند و کاتێکیش به شوفیره تاکسیکی برسی ...

سه‌فه‌رێک تال ،به قه‌د هه‌ستی ناخی کچه کوردیکی به گله‌یی ،که هه‌ر چی هاواری کرد  نه ده‌بیسرا.

سه‌فه‌رێکی قه‌دیس کراو، به قه‌د  نیگای، میهربانی کوره تارانیه‌ک  کاتێک کچی ده‌دیت، نه رووتی!!!!

سه‌فه‌رێکی دڕنده، به قه‌د چاوی پڕ له ترسی کیژۆڵه‌ی ناشیرین

سه‌فه‌رێکی ماندوو، به قه‌د دسته گرمه‌کانی زارا که بونی  ته‌نیایی و بێ که‌سی  و غوربتیان لێده‌هات

سه‌فرێکی سه‌رسه‌خت. به قه‌د ژن، ژنێکی له خۆبایی ،که به دوای تواناکانی ده‌که‌و ت. به‌ڵام سه‌د مخابن، له چاوانی دا  فمینیزم مرد بوو

سه‌فه‌رێک، به قه‌د نیگا ی، پر له ته‌مه‌ننای، مناڵه ورده واڵه فرۆش  و رومه‌ت سوتاوه‌که‌ی ناو میترو

سه‌فه‌رێکی غه ریب ،!!! به قه‌د چریکه ی مناڵه بیانوو گیره‌کی فرۆید، که هرچی لای لایه‌م بو ده‌کرد

 هه‌ر دیناڵاندو ده‌ی چریکاند ئه‌ری دایه؟ به دوای کام ژان، وا ژیانم دوراند، که گریانم ته‌واوی نایه!!!......

سه‌فه‌رێکی دیکتاتۆر که بێ شه‌رمانه له بن گوێم دی چرپاند. نه هایه تی خۆشه‌ویستی‌کیش رشانه‌وه‌یه‌که، ئه‌ری وایه

سه‌فه‌رێکی....

دیوار شیشه ای ذهن

دیوار شیشه ای ذهن

:

روزی دانشمند جوانی آزمایش جالبی انجام داد .او یک  اکواریم شیشه ای ساخت و آن را به دو قست تقسیم کرد.در یک قسمت آن ماهی بزرگی انداخت و در قسمت دیگر یک ماهی کوچک که غذای مورد علاقه ماهی بزرگ بود.ماهی کوچک  تنها غذای ماهی بزرگ بود ودانشمند به اوغذای دیگری نمیداد . ماهی بزرگ برای خوردن ماهی کوچک بارها وبارها به طرفش حمله برده بود اما هر بار به یک دیوار نامرئی می خورد .همان دیوار شیشه ای که او را از غذای مورد علاقه اش جدا می کرد.بالاخره بعد از مدتی از حمله به ماهی کوچک صرف نظر کرد.او باور کرده بود خوردن ماهی کوچک کاریست غیر ممکن.وقتی دانشمند شیشه وسط اکواریم را برداشت وراه را برای ماهی بزرگ باز کرد ، او هرگز به آن طرف اکواریم نرفت

می دانید چرا؟؟؟؟؟

آن دیوار شیشه ای وجود نداشت .اما ماهی بزرگ در ذهنش یک دیوار ساخته بود.یک دیوار که شکستنش از هر دیوار واقعی سخت تر بود.آن دیوار باور خودش بود .باورش به محدودیت،باورش به وجود دیوار، باورش به ناتوانی

آیا ما نیز به سرنوشت ان ماهی بزرگ دچار نشده ایم ؟؟؟؟؟

آیا ما نیز به سرنوشت ان ماهی بزرگ دچار نشده ایم!!!!!!

من و ژانی گەل

من و ژانی گەل
گوتت: خاتوووووون!!! من دەڕۆم، هەروەک لە خۆم تێپەڕ بووم. دەڕۆم، نایەمەوە، تا ڕۆژێک دەگەڕێمەوە کە بۆ هاتنم هەبوونێک هەبێت.
بێچارە قەومی من خاتوون!! لە دوژمن بێجگە لە دوژمنی ناوەشێتەوە... بەڵام داد لەو ڕۆژەی کە هەوڵ دان بۆ سەربەستی ببێت بە بەردی ناو قامکە چکۆلەکانی منداڵانی کۆڵان، دەستی کوڕ و کچانی وڵاتەکەم لێک بکاتەوە...
داد لەو ڕۆژەی سەربەستیمان ببێت بە ئاواتێکی نەخوازراو و ئەفسانەیەکی پڕ لە درۆ، نەبیستراو، عەداڵەتیش ببێت بە قەیرە کچێکی لەبیرکراو، کە چواردەوری بڕواکانی ئەم خاکە داگیر بکات.
خاتوون دەبێ بڕۆم، مانەوەم یەکەم جێژوانی من و نەبوونە. دانیشتنم یەکەمین جێژوانی من و بێ دەنگی. دەڕۆم تا مەگەر منارەیەک بدۆزمەوە و ئەوکات سەرخۆشانە هاوار بکەم: نەهێڵم نەتەوەکەم بە ماچ فریو درێن! ماچێک لە خوێنی خوشک و براکانم. گۆناکانی وا گەش و لێوەکانی وا سوور بوون.
دەڕۆم وەک ئەو باڵندەی کە سنوورەکان بە تینوێتی دەپەڕێنێ مەگەر جارێک، تەنیا جارێک، لە باخێک بە ئاسوودەیی سرودی سەرخۆشی و سەربەستی و سەربەرزی لە جیاتی ژانی گەل بخوێنێ.
چاک تێگەیشتووم خاتوون! لە ڕەشی و لە تەپوتۆزی ئەم ڕێگایە! تێگەیشتووم کاتێک تاریکی خۆی بە سەردا دەکێشێ ئەستێرەکانیش لە هەیبەت دەڕەوێنەوە...
تۆ دەڵێی چی خاتوون؟!!
من دەڵێم لە دواجار دا من و تۆ ون دەبین لە ناو بەستێنی تابلۆیەکی بێ سەروبن دا.
من!!! وەک منێکی داپۆشه کاو، لە ناو خەیاڵێکی سەرسوڕهێنەر و ئاڵۆزاو، تالارێکی دوکەڵاوی و سەدان کورسی خاڵی تێکشکاو...
تۆ و میکڕۆفۆنێکی تەماوی، ڕۆژنامەکانی تۆزگرتووی نەخوێندراوە و... جانتایەکی شڕودڕ و هەڵەڕژاو، لە هەزاران وشەی نەگوتراو....

کوچه

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم

 

ادامه نوشته

شیعر

مناڵێکی بچکوڵانه

پرسیار ئه­کات :

ئه­رێ دایه

ژیان چیه ؟

ادامه نوشته

مشهورترین هکرها

بعضی وقتا مطالب آزاد رو هم مینویسم راستش حیفم اومد که این مطلب و نذارم

امیدوارم که خوشتون بیاد

مشهورترین هکرها

Stallman Richard Matthew مایکروسافت را در هم ریخت…!

ریچارد متیو استالمن در دنیای مجازی به عنوان هکر شناخته نمی شود بلکه او را به عنوان رهبر مبلغان نرم افزارهای آزاد می شناسند. اما همین رهبر به علت قدرتی که در برنامه نویسی دارد هکر ماهری هم هست. در ضمن او از دشمنان سرسخت مایکروسافت است.
در دسته بندی هکرها یک هکر کلاه سفید است و در دنیای مجازی تا به حال خرابکاری نکرده ولی مانند هر هکری به حریم شخصی اعتقاد ندارد و می گوید تمام اطلاعات دنیا باید به اشتراک گذاشته شود.
این هکر روسی کنفرانس های بسیاری درباره هک و هکرها برگزار کرده و چهره هکرهای واقعی را به دنیا نشان داده است. یکی از کارهای معروف او هک کردن قوی ترین سیستم امنیتی مایکروسافت است.
استالمن درحالی که نماینده مایکروسافت در کنفرانس و در حال توضیح دادن همین مثلا قوی ترین سیستم امنیتی بود به شبکه نفوذ کرد و در مقابل همه حضار و تنها در مدت ۸ دقیقه، نرم افزار را هک کرد و در فهرست سیاه مایکروسافت قرار گرفت.

ادامه نوشته

ایلام

شهر ایلام یکی از شهرهای غربی ایران و مرکز استان ایلام است. جمعیت این شهر برپایهٔ سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی برابر با ۱۵۵٬۲۸۹ نفر بوده‌است. نام ایلام در قدیم «ده‌بالا» بوده‌است و مردمان طایفهٔ ده‌بالایی در آن ساکن بوده‌اند. پس از آن نیز«حسین‌آباد» نامیده شد

پیشینه

ایلام در عهد باستان به ‹‹اریوجان›› معروف بود. اما ایلام کنونی در سال ۱۳۰۸ شمسی در منطقه‌ای که حسین آباد نامیده می‌شد از نو احداث گردیده و یک سال بعد با توجه به سابقه تاریخی و تصویب فرهنگستان ایران به نام ‹‹ایلام›› نام گزاری شده‌است. شهر ایلام در حصاری از کوه‌ها و ارتفاعات جنگلی استقرار یافته و آب و هوایی معتدل کوهستانی و بهاری دلپذیر دارد. از سه قرن پیش حکومت خود مختار والیان در منطقه ایلام و پشتکوه برقرار بوده‌است. از معروف‌ترین این والیان می‌توان از حسین خان، غلامرضا خان و حسین قلی خان ابوقداره نام برد. این افراد با یک سلسله روابط خاص به حکومت مرکزی ایران وابسته بودند و سالانه به میزان معینی مالیات و تعدادی تفنگچی در اختیار حکومت مرکزی قرار می‌دادند. آنان بدین وسیله از شاهان قاجار حکم والی گری منطقه را دریافت می‌کردند و به صورت خود مختار بر عشایر منطقه حکومت می‌راندند. مرکز حکم فرمایی والیان تحت تاثیر حیات اجتماعی منطقه مکان ثابتی نداشت. بنابراین قشلاق عشایر در زمستان‌ها در باغشاهی عراق و یا در حسینیه بین النهرین واقع بود و تابستان‌ها برای ییلاق در هلیلان و یا حسین آباد (ایلام امروزی) به سر می‌بردند. هزینه نگهداری و امور این افراد از مالیات‌ها و باج‌های متعددی فراهم می‌گشت که به بهانه‌های مختلف از مردم منطقه اخذ می‌شد. آخرین والی منطقه در سال 1309 شمسی توسط رضا شاه سرکوب و به عراق پناهنده شد. از آن پس حسین آباد با نام جدید ایلام در تقسیمات کشوری جای گرفت. در حال حاضر شهر ایلام به عنوان مرکز سیاسی - اداری استان ایلام از شهرهای توسعه یافته باختر کشور است و به لحاظ دارا بودن تفرجگاهی جنگلی و آثار تاریخی و باستانی متعدد از زیباترین شهرهای استان نیز محسوب می‌شود

مردم

تمام ساکنان ایلام مسلمان هستند. زبان رایج مردم ایلام کوردی فیلی است. طوایف و ایلات مختلف نیز در تمامی شهرستانهای استان با تفاوت اندک در ادای الفاظ و کلمات به این گویش کوردی تکلم می‌کنند.

ایلام از مناطق مرزی کشور است که امروزه با راه‌اندازی صنایع پتروشیمی و گاز در اطراف آن و پیشرفت‌های به‌دست آمده در دانشگاه ایلام -که دارای حدود ۷۰۰۰ دانشجو است- و راه‌اندازی رشته‌های مهندسی مانند برق، مکانیک، کامپیوتر، عمران، معماری و... باعث افزایش قابلیت این استان در انجام پروژه‌های تحقبقاتی و صنعتی شده است.

 

هورامان

هورامان یا اورامان ، نام منطقه‌ای در ایران و عراق است. این منطقه از طبیعت زیبایی برخوردار است.

یکی از جلوه‌های طبیعی ناحیه اورامان، وجود دره‌های پرپیچ‌وخم و عمیق و رودبارهای متعدد است.

از مجموع آب این چشمه‌ها و رودبارها دو رودخانه سیروان و لیله تشکیل می‌شوند که در نقطه‌ای به نام دروله در نزدیکی مرز ایران و عراق

به هم می‌پیوندند .

هر چند که بخش عمده‌ای از منطقه اورامان را کوههای مرتفع و پربرف تشکیل می‌دهد اما در ارتفاعات پائین‌تر و در دامنه همین کوه‌ها جنگلهای متراکم نسبتاً وسیعی وجود دارند.

پوشش جنگلی این ناحیه همچون پوشش عمومی رشته‌کوه زاگرس عمدتاً از درختان بلوط است درختان دیگری مانند گلابی‌وحشی و زالزالک

 به تعداد قابل توجهی یافت می‌شود.

این جنگلها از دیرباز تأمین‌کننده سوخت زمستانی اهالی منطقه بوده‌اند .

مردم این منطقه به لهجه هورامی تکلم می‌کنند

هورامان بطور کلی خود به چند بخش تقسیم می‌شود که عبارت اند از هورامان لهون، هورامان تخت و ژاورو. از نظر سیاسی نیز به دو قسمت شرقی(ایران) و غربی(عراق) تقسیم شده‌است

و در ایران در استانهای کوردستان و کرمانشاه سکونت دارند

از مناطق مهم شهری آن نیز می‌توان به پاوه، نوسود، نودشه، بياره و حلبچه اشاره کرد، که البته در شهرهایی نظیر مریوان، کامیاران، روانسر، سنندج، کرمانشاه و تهران نیز از طریق مهاجرت مردم هورامی زبان ساکن شده اند

در مورد كلمه اورامان

و وجهه تسميه آن نظرات گوناگوني وجود دارد اما به نظر مي رسد كه اصل آن از كلمه هورامان بمعني بر افراشته و بلند باشد

واژه اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنى خانه، جایگاه و سرزمین تشكیل شده‌است

پس اورامان یعنى سرزمین اهورایى و جایگاه اهورا مزدا

هور: معنى دیگرى هم دارد

هور در اوستا به معنى خورشید است هورامان را مىتوان جایگاه خورشید هم معنى كرد

جنوب شرقى شهر مریوان روستایى به نام «اورامانات تخت» قرار دارد كه جاده‌اى به طول هفتاد و پنج كیلومتر آن را به شهر مریوان متصل مىكند

اگر با یك حساب سرانگشتى حفظ اصالت و فرهنگ ابیانه‌اىها و معمارى ماسوله را كنار هم قرار و گسترش دهیم جواب صورت مسئله ما روستاى اورامانات تخت خواهد بود

این روستا را هزار ماسوله می نامند زیرا معمارى آن همانند ماسوله‌است

حیاط هر خانه بام خانه‌اى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر

معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه كوهستانى رویاى پله‌هایى به سمت بهشت را متصور مىكند

خانه‌هاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشكه و به صورت پلكانى ساخته شده‌است.

مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مركزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مركز (حكومت) ناحیه‌اى اورامان یاد میكرده‌اند

ه غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمه‌هاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سكنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است

پوشاك كوردى آمیزه‌اى از رنگ و نقش است

در كجا و چگونه مىتوان زیباترین رنگ‌هاى دنیا را در كنار هم دید. لباس مردم اورامانات كوردى است

پش از ورود پارچه و كفش‌هاى خارجى و سایر منسوجات داخلى به استان كوردستان، بیشتر پارچه‌ها و پاى افزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلى بافته و ساخته می شده‌است

این متن توضیح خیلی مختصر از هورامان بود که بیشتر به آن میپردازم

 

سلام

با سلام خدمت تمام سروران گرامی از اینکه مدتی نبودم پوزش میطلبم امیدوارم بیشتر خدمت سروران گرامی برسم و وقت این اجازه رو به من بده که بیشتر به وبلاگ رسیدگی کنم
تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net
تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

آرامگاه سردار

آرامگاه سردار

آرام‌گاه سردار که از آنِ خانواده «سردار عزیزخان مکری» داماد امیرکبیر و از سرداران ناصرالدین‌ شاه قاجار است در میان بوستانی در شهر بوکان جای گرفته است. این آرام‌گاه آجری، دارای ایوانی با دو دهلیز در دو سو و یک گنبد است.

مسجد جامع بوکان

مسجد جامع بوکان
 
در کنار تپه‌ی کهن قلعه‌ی سردار و در بافت قدیمی بوکان، مسجد جامع این شهر قرار دارد. این مسجد قاجاری که به دست «استاد علی اصفهانی» ساخته شده، دارای ۱۶ گنبد است که بر روی ۹ ستون استوار شده است.

از مسجدهای قدیمی بوکان می‌توان به مسجد حمامیان اشاره کرد که دیرینگی آن به دوران   قاجاریه می‌رسد. از دیگر جاهای تاریخی بوکان می‌توان به دژهای سردار، داش کن کسن و قره کند و آسیاب کهنه، کورخانه، سد قورمیش و تپه سه گردان اشاره کرد.

که در فرصتی دیگر به توضیح هرکدوم از این آثار می پردازم